جردن و جیمی زباله به خانه آمدند. این یک معجزه است که آنها به صورت یک تکه به خانه رسیدند. جردن رانندگی کرد ، اما در موقعیتی نبود که بتواند خود را به خانه برساند. جیمی گفت. خوشحال بود که شب را در اتاق مهمان خود بگذراند. برخی از مسیرهای مست پایین سالن و اردن به حال خود رها شد. جیمی در اتاق خوابش تصادف کرد. جردن ناخودآگاه به اتاق مادر جیمی رسید. دوون در حال خواندن روی نیمکت بود که جوردان تلو تلو خورد. وقتی متوجه شد که بچه ها مشروب می نوشند ، دیوان عصبانی شد. آن نوزاد تصمیم گرفت که به اردن درس سکس زوری تو جنگل بدهد و از او بخواهد که لباس هایش را در بیاورد و نحوه رعایت برخی قوانین را بیاموزد. او در حالی که نگران بود که جیمی از خواب بیدار شود نگران شلنگ او بود. که در مدت کوتاهی گذشت و دیون او را مجبور کرد که نه تنها واژن ، بلکه الاغ خود را نیز به زبان بیاورد. این منجر به برخی از اقدامات جنسی بخار شد. بزرگترین زپلین های طبیعی او و بزرگترین غنایم حبابی گرد او بسیار زیبا بودند و می توانستند حفاری کنند. جردن مطمئناً درس خود را آموخته است. هیچ وقت س questionsال نپرسید و آنطور که به شما گفته شده عمل کنید. خوش بگذره.