تنها چیزی که جید می خواست این بود که یک روز آرامش ارزشمند در کنار استخر داشته باشد. این بچه فکر می کرد تنها در خانه است ، بنابراین در حالی که روغن می زند شروع به بازی با خودش سوپر سکس زوری کرد. اما او نمی دانست که پدر ناتنی اش وارد خانه شده و شروع به جاسوسی از او می کند. این عصبانیت مدتی او را از راه دور تماشا کرد. تا اینکه دیگر طاقت نیاورد و با تماشای او شروع به سکته کرد. جید ، سرانجام متوجه شد که پدر گام منحرفش چه می کرد. با او روبرو شد. با این حال ، او دیوانه نبود. او آنقدر هیجان زده بود که از او خواست که او را گول بزند. جید در چند حالت مختلف توسط ناپدری پدرش به واژن نفوذ کرد و سرانجام هر قطره نیم تنه او را نوشید.