جماک یک لحظه دچار عقل شد و عاشق جوجه کوبی به نام جازمین شد. آن مرد گفت قصد ازدواج دارد. تون همین حالا به او گفت قبل از هرگونه تصمیم گیری عجولانه از محل اقامت خود جلوگیری کند. جماک به همراه عروس خود به آنجا آمد و تونی فوراً متوجه شد که چرا با سوت یک چشم خود فکر می کند. Jazmine یک جوجه لاتین زیبا با پاهای بلند بلند ، یک سوراخ محکم گرد و کوفته کامل است. تون پیشنهاد داد ، به عنوان خواننده فوق العاده خوب ، jmac و Jazmine یک نوار جنسی بسازند و فیلمبرداری آن هدیه او به آنها خواهد بود. چند دقیقه پس از پیشنهاد تونی ، جازمین 10 کیلوگرم سخت jmac در سکس مجبوری گلو داشت. او بی وقفه نوازش محدود او را از زوایای مختلف نوازش می کند و ژست می گیرد قبل از اینکه اسپرمش را روی صورت زرق و برق دارش بکشد. نیازی به گفتن نیست که jmac ازدواج نمی کرد ، اما او از پذیرفتن اینکه وی گربه شلاق زده بود خودداری کرد.