جسی در آن روز تصمیم گرفت مدرسه را رها کند ، اما آن بچه نمی دانست که کارمندی از پدرانش قصد دارد کارهای کاغذی را رها کند. آن مرد با پدرش صحبت کرد و پدرش به او گفت برو داخل خانه و اوراق را در دفتر خانه بگذار. در همین حین ، جسی تصمیم گرفت دوش بگیرد. او بدن بزرگ وحشی و آبدار خود را آشکار و آشکار کرد. او شروع به تفریح با شکاف ناز و زیبا در وان حمام کرد. کارمند پدرانش ، به دنبال دفتر خانه بود که متوجه شد جسی در دستشویی خودارضایی می کند. پس از مدتی تماشا ، شروع به تکان دادن دیک خود کرد. او کاغذبازی را کنار گذاشت و او گرفتار خروسش به پورن سکس زوری طرف او شد. او خواست که بداند او کیست. او خودش را توضیح داد و او گفت که قصد دارد در روز اول به پدرش بگوید. او تصمیم گرفت که از خودارضایی بسیار بی ادب است و در عوض او را به داخل وان خود کشاند. او گربه اش را روی پیشخوان حمام کوبید و شیر شیرین به تمام صورت شیرینش کشید.