جادا استیونز خیاط بود. این عزیزم شهرت فوق العاده خوبی دارد. چارلز درا نیاز به تعدیلاتی داشت. او موافقت کرد با او در محل زندگی خود ملاقات کند. به راستی شورت های او کاملاً بریده سایت های سکس زوری نشده بود تا بتواند عضوی خوش تیپش را در خود جای دهد. جیدا مجبور شد آن را بیرون بیاورد تا اندازه گیری های صحیح انجام شود. اما چه کسی به اندازه گیری صحیح احتیاج دارد ، اگر در کنار سوراخ صورت شما شیار وجود داشته باشد. جیدا سریع نوار اندازه گیری خود را دور آن پیچید و نوشید. او یک لذت شفاهی طولانی و غیرقابل وصف به او داد. چارلز شلوارش را باز کرد و به سبک سگ خود وارد شد. آنها زیاد حفاری کردند. آن مرد دوبار او را خورد آنها مقدار بیشتری را لعنتی کردند بین دو رگولاتور ، او 3 عدد بادکنک دیگر به او داد. در پایان او به دهان و صورت او آمد. فکر کن لباسم را پاره می کنم و به خیاط می گویم.