من برای تهیه آب به یک مرکز تجاری رفتم و متوجه شدم یک گشت گرم در اطراف راه می رود. آن دختر بچه به من گفت که او به دنبال تلفن پولی است زیرا گیر کرده است. من به او گفتم می خواهم به خانه بروم ، اما او نه. پس از اقناع پولی ، او تصمیم گرفت به من اجازه دهد تا بعد از کمی لذت به خانه بروم. یکبار که به خانه ام برگشتیم ، او 2 قدم جلوتر از من بود و روی نیمکت پرید و شروع به اذیت و آزار من با دور گردن سرسبز کرد. او برهنه سکس زوری لزبین شد و من با خرگوش آبدار او بازی کردیم تا زمانی که او به پاشید. او خروس من را مکید و من بیدمشک ناز او را پیچیدم. او بدون شوخی من تمام شیر یخ زده را در سراسر چهره زرق و برق دارش تکان داد.