برای دریافت یک قطعه خودرو که هفته ها منتظرش بودم ، رفتم. وقتی رسیدم ، هیچکس آنجا نبود جز یک داغدار که فقط می توانست بگوید قسمت من هنوز نیامده است. من قصد نداشتم روی ایوی فریاد بزنم ، اما در صحبت هایم سخت گیر بودم ، تا زمانی که متوجه شدم این بچه حتی دستمزد نمی گیرد. تعجب کردم و از او پرسیدم که چگونه صورت حساب هایش را پرداخت می کند. او کلمات خود را برای مدت کوتاهی به هم ریخت و سپس متوجه شد که شب هنگام برهنه زن است. من نمی فهمیدم که چرا او در این فروشگاه که در حال حاضر به او دستمزد نمی داد ، کار می کرد ، اما مجبور شدم کار را ادامه دهم و ببینم چه کاری می توانم او را مجبور کنم. من این س herال را از او پرسیدم زیرا هیچ کس در اطراف من نبود اگر بتوانم رقص بگیرم. او با صد نفر موافقت کرد برای رقص ، که دیوانه کننده است ، اما من در کلوپ دیسبرو نبودم. ایوی هیچ وقت به من رقص نداد. وقتی او را در معرض دیدم ، واژن مرطوب او را احساس کردم. من از او خواستم که آلت تناسلی من را به صورت اضافی منفجر کند ، اما او ترجیح داد پیچ بخورد. ما در مورد یک قیمت دیگر توافق کردیم. من فکر می کنم پول نقد باعث شد او فراموش کند که نمی خواهد دیک من را بمکد ، زیرا او اسلونگ من را در یکی از دستهای دیگر گرفت و به خودش غذا داد. سکس زوری فارسی من خروسم را به سبک سگ او دفن کردم و فقط نحوه پیچیدن لب هایش را دوست داشتم. بدن رقص محدودش در یک روز بارانی عالی بود. ما در طول این مدت به این کار پرداختیم ، و این باعث خوشحالی من می شود که بچه هایی که در آنجا کار می کردند خیلی بد کار می کردند زیرا هرگز ظاهر نشدند. بعد از اینکه چربی شکمم را روی صورتش گذاشتم ، از قسمت خود خارج شدم ، به این امید که وقتی برگشتم بتوانم دوباره او را لعنت کنم.