در حال قدم زدن در ساحل بودم که متوجه شدم این زن خلبان با بیکینی خود دراز کشیده است. من شروع به صحبت با او کردم و متوجه لبخند سکسی و چشمان زیباش شدم. آن دختر بچه به من توضیح داد که چگونه برای انتقال وجه به آپارتمان به پول نقد نیاز دارد. من به او گفتم که چگونه می توانم به او پول بدهم و شاید مبلغ بسیار بیشتری. او با من به اتاق هتل برگشت و مدت زیادی طول نکشید تا زمانی که او را از تنش بیرون آوردند و دستگیره من را مکید. من او را خم کردم و به سبک سگ کوچولوی او در هم کشیدم. او در حالیکه بازوک های سرسبزش به اطراف می پرید ، روی رامد من سوار شد. من آب و هوای همکارانم را در سراسر سکس تصویری زوری چهره شگفت انگیز او گرفتم.