داشتم در ساحل قدم می زدم که یک کت و شلوار گرم به من نزدیک شد. آن دختر بچه با بیکینی ریز بسیار زیبا به نظر می رسید. فائه نام او بود فیلم پورن زوری ، و او سعی می کرد در کلاس موج سواری افراد را به عنوان بخشی از کار خود ثبت نام کند. من پیشنهاد دادم که او را به محل دیگری برای اقامت خود ببرم. فای در اوایل نه گفت ، اما پس از آنکه مبلغ بیشتری به او پیشنهاد دادم ، مایل بود با من بازگردد. یک بار که ما به جای من رسیدیم ، خیلی زود پیش نرفت که او شروع به در آوردن لباس و آشکار کردن آن بدن جالب کرد. فای آن قوطی را مانند یک قهرمان مکید. سپس سوار بر آن weenie شد ، در حالی که مانگوهای شاد او بالا و پایین می پرید. او به قتل رسید و آن مایع منی را در سرتاسر خود گرفت.