من در حال حرکت در اطراف ساحل بودم که متوجه این حرارت شدید در خیابان شدم. من شروع به صحبت با لزبین زوری او کردم و این نوزاد به من گفت که او دنبال کار می گردد. پس از کمی متقاعدسازی ، او موافقت کرد تا روی این پیوند ماشین کلیک کند. پس از کمی بیشتر صحبت کردن ، در ازای آن پول نقدی به او دادم ، او تکان دهنده های ناز خود را به من نشان داد و شروع به بازی با ترک خیس خود کرد. من کمی بیشتر به او دادم و او داشت دیک مرا می مکید در حالی که من هنوز در حال رانندگی بودم. بالاخره جایی برای پارک پیدا کردم و بیدمشک او را کوبیدم. اطرافیان آنجا بودند ، بنابراین تصمیم گرفتم او را به خانه ای خالی ببرم. در حیاط خلوت ، او سوار خروس من شد و من چهره زرق و برق دار او را با آب گل میخ روی سرم جلوه دادم.