وقتی مشغول خوردن ناهار بودم ، مشغول کار خودم بودم ، اما نتوانستم کمک کنم اما متوجه یک دختر در ناراحتی شدم. این نوزاد با دوست پسر خود که پس از فرار او را رها کرده بود ، تلفنی بحث می کرد. نام این جوجه جذاب آلانا بود و سکس زوری در زندان او همه چیز را در مورد دوست پسر کیسه دوش به من گفت که از آنجا رفت تا با قلاب به او خیانت کند. او با مکیدن و لعنت به دوست پسر غریبه 10 کیلویی اش قصد داشت حتی دوست پسر خیانتکار خود را فریب دهد! آلانا به خانه من آمد و می خواست هر دوم از آلت تناسلی من را بمکند تا دوست پسر فریبکارش تماشا کند! او نمی توانست منتظر بماند تا سینه های شاد خود را نشان دهد و ترک مرطوب خود را محکم کند! او برای دریافت مجدد به Philly به گونه ای نیاز داشت و من بسیار خوشحال بودم که صورتحساب این نوجوان سنی قانونی را بپوشانم تا بدون لباس خود لباس خود را در بیاورد و بدن زیبا خود را به رخ بکشد! او دیک مرا مانند یک حرفه ای مکید و روز بعد بدون هیچ سواری مرا سوار کرد ، بنابراین نمی توانم شک کنم که دوست پسر او هرگز به این فلاوز خیانت می کند!