من فقط با فیکوس ناهار می خوردم و نوع شکار این بار به سراغ ما آمد. داشتیم ناهار می خوردیم و رینا درست کنار ما سکس زوری با ابزار نشست. این دختر بچه شنید که ماهی قزل آلا چقدر ارزشمند است و تصمیم گرفت آن را سفارش دهد. من با او صحبت کردم و متوجه شدم که او در تعطیلات خارج از همسرش آنجا بوده است. همیشه نشانه خوبی است. او به ما چشمک زد و به ما نشان داد که شلوار نمی پوشد و برای کارهای عجیب حاضر است. به اتاق هتل او رفتیم و او به من اجازه داد تا با او رابطه جنسی سختی انجام دهم. یک بار که کارمان تمام شد ، او یک بار دیگر مسئولیت را بر عهده گرفت و ما را بیرون کرد. من در راهروهای هتل به صورت برهنه پرسه می زدم و همراهم از من فیلم می گرفت. هرچند اشکال نداره من ترجیح می دهم تا زمانی که به خواسته خود از آن میلف ها دست یافتم ، یک راه فرار پیدا کنم.