در حال رانندگی بودم و فیلم تجاوز زوری دنبال یک تئاتر اپیزود بودم که جوجه لاغری نظرم را جلب کرد. این نوزاد به تنهایی در خیابان راه می رفت و زبان بدن او نشان می داد که به دنبال آدرس یا شخصی است. من قبل از اینکه رویکرد خود را پیش ببرم ، راه رفتن غنیمت او را تماشا کردم. سرانجام کنارش ایستادم و بعد از خوشحالی ها از او پرسیدم آیا می خواهد با هم معاشرت کنند. او سعی می کرد جایی را پیدا کند که بتواند در آنجا غذا بخورد و منتظر بماند تا پسر عمویش بدون کار بماند ، بنابراین زمان من ایده آل بود. در طول ماشین سواری ، دلیله را متقاعد کردم که به محل من برگردد و به من خدمات کلی ارائه دهد. بعد از این که او به طرز ماهرانه ای روی لباس من چنگ زد ، بی امان او را پیچیدم و سپس با جلوه ای باورنکردنی از چهره پر زرق و برق او استفاده کردم.