در حال رانندگی در یک میدان خرید بودم که متوجه شدم این مدل روی میز نشسته است. آن نوزاد بسیار داغ و مضطرب به نظر می رسید ، دقیقاً من چقدر آنها را دوست دارم. به او سکس زوری با دختر عمه نزدیک شدم و شروع کردم به صحبت کردن با او. او به تازگی از دوست پسرش جدا شده بود و به دنبال یک آپارتمان اخیر بود و به شدت به نوعی نیاز داشت. من به او گفتم قطعاً می توانم در شرایط او به او کمک کنم. من توضیح دادم که اگر او بیاید و با من ملاقات کند ، می توانم با کمی پول به او کمک کنم. او در اول مردد بود ، اما پس از کمی متقاعدسازی ، تصمیم گرفت ماشین را اینجا کلیک کند. او با نشان دادن مامبوهای خود شروع کرد. بعد از ترغیب پول بیشتر ، او به من ضربه زد و من او را روی کاپوت ماشین پیچاندم. به ناز نازش کوبیدم و صورت جذابش را با آب میوه مردانه لعاب دادم.