ویدیوی جایزه خیابان (میشل قلب) داستان سکس زوری با زن داداش
من در حال رانندگی بودم و متوجه شدم یک مرد داغ در خیابان راه می رود. ایستادم و از او راهنمایی خواستم. این دختر بچه به من گفت که اهل اینجا نیست و می خواهد به بانک برود. از او خواستم ماشین را به اینجا برساند تا بتوانم او را سوار کنم. او در اول مردد بود ، اما سرانجام بعد از اینکه من یک نوع به او دادم سوار ماشین شد. او را به بانک بردم و سپس دست او را گرفتم و آن را روی آلت تناسلی خود گذاشتم ، او احساس کرد که دیک من احساس می کند و سپس شروع به کار دستی به من کرد. او شروع داستان سکس زوری با زن داداش به مکیدن خروس من کرد و من یک مکان خالی را پیدا کردم که باید در آن فاک شود. به پشت خانه رفتیم و او به مکیدن خروس من ادامه داد. او برهنه شد و من موقعیت سگ شکاف او را کوبیدم. او سوار خروس من شد و متوجه شدم او یک بوته پر زرق و برق دار دارد. صورت پر زرق و برقش را با شیر بچه ام برق کردم.