دوباره هالووین است و خرابکاری با دلقک خانگی ما و مقداری رنگ مسلح شده است. این دختر بچه آن دو دختر را آماده می کند که پول نقد داشته باشند و به ون ما بازگردند تا افراد خانگی بتوانند قاپهای خود را به خون آشام و گرگینه تبدیل کنند. خرابکاری بعدی می خواهد بسکتبال سرگرم کند اما به داور نیاز دارد. او به این پسر بچه ای که در خیابان پیدا می کند پول می دهد تا با او برگردد تا با چند جوجه وحشی بازی کند. با کمال تعجب ، این دختران مکمل اندازه و دلپذیر هستند. برنده می نشیند و خراب می شود و داوران ما با چهره مواجه می شوند. خدمه دیگر ما در مرکز تجارت جنسی در حال گذراندن وقت هستند که این دو دوست وارد خانه می شوند و متوجه می شوند که برای پول پول های دیگری به هم می زنند. این مرد حسود و دوست دختر داغش وارد مغازه می شوند. ما مشتاق تماشای دوستان سوتین او هستیم ، دوستش دوست دارد یا نه. او نمی تواند گونه را رد کند ، بنابراین او را برای فلاش بیرون می آورد. مگان با ترمز ناهار وارد مغازه می شود تا خدمه ما را با روحیه بازیگوش پیدا کند. قد بلند ، موی طلایی ، گرم ، شلخته و پاهایی زیبا دارد. ما می خواهیم با او و سکسوی بنفش خود بازی کنیم ، بنابراین ما او را بابت یک شادی خوب پرداخت می کنیم. آن بزرگترین جوک بنفش به زیبایی بین فلپ های صورتی اش می لغزد. ما مطمئن هستیم که او قصد دارد پول واقعی به دست آورد ، بنابراین ما ذخیره را تهیه کرده و به او پول پیشنهاد می کنیم تا jmac بتواند او را در کتابها قرار دهد. او با خوشحالی موافقت می کند که خروس را کون زوری دمیده و سوار دانگ پسران ما شود تا آن مرد روی لبهای بیدمشک صورتی شگفت انگیز او بیاید. مگان را مجبور به ترک و پرداخت می کند.