من با Taras abode 'coz متوقف شدم ، این نوزاد برای انجام تکالیف به کمک احتیاج داشت. من داستان سکسی گی زوری فکر می کردم او بهتر از من در مدرسه بود ، اما به هر حال قصد داشتم به او کمک کنم. من انتظار نداشتم که متحد او آنجا باشد ، اما به هر حال در مدت کوتاهی اهمیتی نداشت. آنها بسیار زیبا به من حمله کردند و جلوتر من را بیرون کشیدند زیرا می دانستم چه چیزی به من ضربه زده است. آن 2 دختر خیلی سکسی بودند. آنها مرزهای زیادی نداشتند. آنها هر یک از احمق های دیگر را می خوردند و مثل آن که آخرین نفر روی زمین بود ، آن را لیس می زدند. آنها خروس من را مانند یک پاپ بامزه تقسیم کردند. هنگامی که من یک جریان از چهره همه آنها را خالی کردم ، آنها لبخندهای عظیمی داشتند.