ایسیس تیلور و بیل بیلی در دختر داغ دوست داستان سکس زوری با خواهر من
ایسیس تیلور در حال غروب آفتاب در حیاط خلوت وقتی دوست پسر دوستش بیل با طوفان به او می گوید که پسرش کجاست. وقتی این بچه به بیل می گوید او را برای انجام وظایف بیرون فرستاده است ، این پسر عصبانی می شود زیرا او و دوستش قصد داشتند به ساحل بروند و موج هایی را قبل از وقوع بیدار کنند. داعش ، مثل همیشه هوس باز ، بی پروا از بیکینی خود جدا می شود و به او می گوید که در هر صورت به کسی نیاز دارد که به خواهران اشاره گر خود روغن بمالد. بیل بدون تردید غافلگیر می شود ، اما وقتی او دو و دو را به طور مشترک قرار می دهد و می فهمد که قهوه داستان سکس زوری با خواهر ای تیره می داند که او در آنجا خواهد بود ، او به سینه های طبیعی او می سوزد و با دیک بزرگش موش ها را به دامش می اندازد!