من امروز نیاز به خوردن عسل داشتم ، بنابراین تصمیم گرفتم به پارک بروم. معمولاً در آنجا ضربه می خورد یا از دست می رود. اما ، امروز من به خانه دویدم. من این چیزها را تماشا می کنم که نشسته و با تلفن صحبت می کند. بی اختیار به سمتش می روم و می گویم سلام. به نظر می رسید که سلام او سکس خیلی زوری را داشته ام ، زیرا این نوزاد سریع تلفن را قطع کرد تا با من صحبت کند. او در انتظار اتوبوس زمان را می کشید. او در حال رفتن به مرکز خرید بود. من به او پیشنهاد دوچرخه سواری دادم ، اما به او گفتم باید در راه یک توقف کوچک انجام دهم. یک بار سوار ماشین شدم و از او پرسیدم آیا می خواهد سریع یک نوع خرید تهیه کند؟ او پایین بود و در عرض چند دقیقه من او را مکیدم. من او را به سختی در صندلی عقب پیچیدم و تمام شکاف بیضی اش را شکستم. این یکی ناز بود گاهی اوقات برای یافتن جوجه ای با این سکسی و نیازمند ، مطلوب می شوید.