هند یک مربی خصوصی ، براد ، استخدام کرد تا مانع از سستی در حین تمرین شود. این ناراحتی بر او سخت بود و این همان چیزی بود که این نوزاد نیاز داشت. بعد از تمرین ، در حالی که براد به هند کمک می کرد میله خود را از شورت بیرون بیاورد و به صورت او سیلی زد. هند حیرت زده بود اما پس از دیدن غذای بزرگ و سخت او تصمیم گرفت که سوار شود. او روی دانگ شل شد و سپس تقاضای دریافت پیچ را کرد. برد او را روی یک توپ تمرینی خم کرد و به حفره محکم و محکم او ضربه زد. هند خیلی زود پس از آنکه صدف خود را از زوایای مختلف و در حالت های مختلف پر کرد ، هندوانه را از خروس بیرون کشید و ماساژ زوری سپس هر قطره را درهم کشید.