در حال برقراری تماس های تجاری و مواردی از این دست هستم و در تمام طول روز تحسین برانگیزترین تماس تلفنی را به دست می آورم. این دوست خوب من بود که به من ارتقاء اخیرم را تبریک گفت. من پذیرا می شوم تا در را باز کنم و آن کودک یک کیک به من می دهد و نمی دانستم که او چقدر برای من هیجان زده بود ، او با صدای بلند من را جرقه می زند! این پنترونها بسیار جذاب و سرسبز به نظر می رسیدند. بنابراین ، در این مرحله من کاملاً هیپنوتیزم شده و مات و مبهوت هستم. بنابراین غریزه وارد می شود و من همه را در آن سینه بلند می کنم. من شروع به مکیدن آنها می کنم و آنها را لیس می زنم و آلیا آن را دوست دارد. پس چرا همین جا متوقف شوید. من شروع به در آوردن لباس کردم و به خیابان 8 رفتم و به آن شکاف خوش طعم رفتم و سکسیایرانیزوری یک لباس خاطره انگیز به Allias دیدم.