من با Anya coz ملاقات کردم که عزیزم می خواست به مرد میرکو لعنت کند. با این حال ، او باید از قبل تمریناتی را انجام دهد. آنیا آن شلوارهای کوچک کوچک وحشی را پوشانده بود که طرح سکس وحشی و زوری ترک تر و مرطوب او را بسیار زیبا نشان می داد. او به بزرگترین بازوکاهای خود اجازه می داد تا داخل یک کاپشن هود تپش کند. بچه هایش خیلی شاد بودند و برای بیدار ماندن نیازی به کمک نداشتند. آنیا از من استقبال گرمی تحسین برانگیز داشت ، زیرا من او را در اطراف پارک دنبال می کردم. او سرشار از نشاط و انرژی بود. ما به تخت قبلی برگشتیم تا او خسته شود. من می خواستم آن انرژی را در مدتی که او در معرض دید بود ، تماشا کنم. همانطور که ما نگاه می کردیم ، آنیا بچه های خود را به اطراف تکان می داد و وزوی اضافه وزن خود را تکان می داد. میرکو همه چیز مورد نیاز این مرد را دید و دستش را پر کرد. آنیا لباسهایش را در آورد و تمام روز همانطور که می خواست گول خورد. اندام متناسب و زیبایی داشت سوراخ تنگ و سینه بزرگ او یک لذت کامل از روز بارانی بود.