تصور کنید که در یک مصاحبه شغلی حاضر شده اید و در حالی که با رئیس اخیر خود ملاقات می کنید ، یک دستمزد روی میز مصاحبه قرار می گیرد. این دقیقاً همان اتفاقی است که برای کریسی لین رخ داد وقتی که آن بچه برای فروش در شغل فانتزی خود وارد خانه شد. پسری تصادفی صورت خود را بین پاهای او گذاشت و مهارت های فرش کردنش را به او نشان داد. جانی تا زمانی که می توانست تحمل کند ، کلیتوریس خود را به زبان آورد و هنگامی که از او خواست الاغش را بخورد ، کانال سکس زوری تلگرام این چاقو دم دم بکر او را زبان زد. سپس جانی پشت سوراخ صورتش را پیچ کرد و کریسی را روی میز خم کرد تا او را بکوبد. آیا کریسی از زندگی جنسی خود لذت برد و در حرفه خیالات خود پیروز شد.