با ماشین به سمت محل اقامت رفیقم رفتم. وقتی در این خانه بودم در مورد جیانا و نحوه پایان یافتن آن نوزاد به عنوان یک مصدوم دیگر در جنگ عشق به من اطلاع داد. معلوم شد که شوهرش به او خیانت کرده است و او خواهان بازپرداخت است. ای به او توضیح داد که ما چه کار می کنیم و او نوعی اکراه داشت ، بنابراین من تونی را با خود همراه کردم. ای اشاره کرد که چگونه می تواند با زیبایی به آن وارد شود و سپس ما می توانیم آن را از آنجا ببریم. مانند یک افسون کار می کرد. تونی او را راحت و آرام کرد و سپس آقای. E. تجاوز زوری سکس بر عهده گرفت. او در حالی که شکارچی از آسیب خود بهبود می یابد ، آن را بسیار خوب نگه داشت