من این قایق فوق العاده زیبا را در جلوی دفتر تحویل کشف کردم. به نظر می رسد این نوزاد به اندازه کافی برای هدیه دادن به خواهرش نداشت. او ناراحت به نظر می رسید بنابراین من مقداری پول به او دادم تا آن را ارسال کند. او از آن قدردانی کرد و با من مشروب خورد. من از ابتدا سوراخ شیرین او را بررسی می کردم و می خواستم نگاه دقیق تری به او داشته باشم. من مقداری پول به او پیشنهاد دادم تا به من اجازه دهد پنترونی هایش را تماشا کنم ، او در س زوری روز اول مردد بود اما بعد نتوانست پول را دوباره جبران کند. یکبار احساس کردم او آماده است و آمادگی بیشتری دارد ، بنابراین او را به هتلی بردم که در آن ما واقعاً شادی داشتیم. نمی خواهید این یکی را از دست بدهید ، یک مورد سکسی است.