این هفته در حالی که بنزین می خوردم یک ایستگاه اتوبوس ایستاده در ایستگاه اتوبوس کشف کردم. مجبور شدم برم باهاش حرف بزنم و ببینم اون بچه چی هم داره. به او پیشنهاد دوچرخه سواری دادم و او بیشتر از این که سوار اتوبوس شود ، همه چیز را در مورد آن می دانست. همانطور که او را سوار می کردم ، او در مورد اینکه به دنبال کار است و نیاز به پول نقد دارد ، به من گفت. مجبور شدم برای دیدن خربزه های عزیزم پول به او پیشنهاد کنم. او در روز اول شگفت زده شد اما سپس به این ایده گرم شد. قبل از این مدت سکس خارجی زوری طولانی مبلغ بیشتری را برای خدمات شفاهی به او پیشنهاد می کردم و او یک بار من قیمت مناسب را پذیرفت. این دختر مهارت مکیدن جدی داشت بنابراین من مجبور شدم او را به خانه ببرم. شما باید اقدام سکسی را که با این عجیب و غریب کوچک انجام داده ام بررسی کنید. فوق العاده داغ !!!