من در ناراحتی با این دختر خانم برخورد کردم که به تازگی از کار اخراج شده است. علاوه بر این ، متوجه شدم لوگان از محل خود بیرون رانده شده است. این نوزاد به مدت طولانی در فلوریدا آفتابی نبوده است ، بنابراین گزینه های زیادی در اختیار نداشت. لوگان به مکانی برای خنک شدن نیاز داشت در حالی که نمی توانست در مسیری که می رفت ادامه دهد. به او پیشنهاد دادم در محل من سرد شود و ما می توانیم همه چیز را تایپ کنیم. من فقط می خواستم آلت تناسلی خود را در حفره شکم او مرتب کنم ، اما مطمئن شدم که او با آن کار می کند. به خانه محقر من برگشتیم و سپس س theال نقدی را مطرح کردیم. لوگان به غارت و مکانی برای اقامت نیاز داشت. من در حال حاضر محل را به او دادم ، اما او نیاز داشت که غنیمت را به دست آورد. با یک پیشنهاد برای نوعی رقص کوچک ، نور را شروع کردم. او با کمرویی قبول کرد ، اما وقتی احساس کرد آلت تناسلی من سخت است ، همه چیز تغییر کرد. من تقریباً صدها نفر به او اضافه کردم تا آن را منفجر کند. لوگان روشن شد ، بنابراین چندان قانع کننده لازم نبود. یک بار او یک تکه از توپ های من داشت ، مایل بود به دیک من بپرد. لوگان دیگر به پول اهمیتی نمی داد. او فقط می خواست فاک کند و فراموش کند. من او را ارزشمند ارزیابی کردم و در واقع احساس گربه تنگ او را کردم. لوگان سکس زوری با دزد مدتی است که دیک ندارد. من سوراخ صورت و صورتش را رها کردم ، و او حتی تردید نکرد. لوگان در حالیکه پول نقد را به او می دادم لبخند می زد. بعد از لعنتی احساس بهتری داشت