مامان داغ ماکایلا می داند که این نوزاد نباید با یک عروس ازدواج کند ، اما نمی تواند به خودش کمک کند. بعد از یک قرار مستمر ، او بسیار هیجان زده می شود که این کار را بکند ، مخصوصاً وقتی دوست پسرش مچ دستش را به تخت سرش وصل می کند! اما همانطور که اوضاع داغ می شود ، این همسر با همسرش تماس می گیرد ، که در محل کارش شهر ندارد. ماکایلا از او می خواهد که جواب ندهد ، اما او او بکن بکن زوری را مقید می گذارد تا بتواند همسرش را متقاعد کند که هیچ اتفاقی در حال رخ دادن نیست. در طول مدتی که ماکایلا منتظر می ماند تا پسر دوست پسرش بازگردد ، وارد خانه می شود و نمی تواند به چشمان او شک کند! ماکایلا قرار است 2 دوست پسر داشته باشد! سقوط - فروپاشی