هی گرینگو ما مثل همیشه در ساحل به دنبال عسل وحشی بودیم. پس از جستجو در سکس وحشیانه زوری طول مدتی که واقعاً تشنه شدم و در یک غرفه غذای محلی توقف کردیم. من باید آنجا می رفتم ، وقتی ما به ساحل رسیدیم و ژاکلین در حال ایستادن بود. این دختر بچه آنقدر داغ بود که ما پیشنهاد کردیم به او مبلغ یک روز فروش بدهیم تا بتواند با ما معاشرت کند و تماشا کند که روز ما را به کجا می برد. او واقعاً از لوپان خوشش آمد ، به محض اینکه به خانه من برگشتیم و با استخر رفت و آمد کردیم ، او حرکت خود را انجام داد. او درست برای رامدش پرید و او آن را درست کرد. خربزه های عشق او حیرت انگیز بود و او دارای الاغ برزیلی بود که همه ما آن را می شناسیم و دوست داریم. گرینگوهای سرگرم کننده داشته باشید.