دختران عاشق جلب توجه هستند ، اما وقتی به اندازه کافی به دست نیاورند ، این احتمال وجود دارد که آنها پسر اول را لعنت کنند ، زیرا آنها به طرز صحیح به آنها نگاه می کنند. تارا از زمان یادآوری آن بچه دومین کمانچه برای مادرش می نوازد. وقتی هنوز یک دسته گل دیگر برای او ظاهر شد ، او به اندازه کافی خورد. بچه تحویل مطلوب ، وودو ، به موقعیتی کشیده شد که هرکدام از ما خوشحال بودیم که به آن برخورد کنیم. تارا راننده ون خوش شانس را به خانه خود کشاند ، سپس او را در سوراخ صورت و پای خز خود برد. برای خوشحالی ، او از او خواست تا آن را در حشره خود بچسباند. بدون هیچ مشکلی پیش رفت و او به ازای هر ده گل رز سکس زوری و شکنجه حداقل یک دوجین ضربه به او داد. هرچند به همین جا ختم نمی شود آن مرد روز خود را با انفجار خمیر توپ به پایان رساند که به گربه او رسید. درست است ، او همه این کارها را با این خانم جوان کرد.