از نظر همه سرگرمی هایش ، باغبانی در رده پنجم قرار می گیرد. بنابراین آن مرد مرا به مزرعه ای کوچک در بونی ها کشاند تا به گلدان ها و سایر لوازم باغبانی همه چیز نگاه کند. این کار چندان قانع کننده طول کشید اما با او ، هرگز نمی دانید چه موقع فرصتی پیش می آید. او اشاره کرد که چگونه زنی در هنگام تماس با آگهی ای که در اینترنت مشاهده کرده است و چگونه "هرگز یکس زوری نمی دانید" پاسخ داده است. بنابراین تسلیم شدم و راهی آنجا شدیم. مطمئناً یک عسل به اندازه کافی برای استقبال از ما وجود داشت و لووی اکنون به حالت شکار تغییر کرده است. من خودم را کمی نادیده گرفتم تا بتوانم به او اجازه دهم که مانع او شود و یک بار این بچه کاملاً در آن لحظه بود ، من حضور خود را اعلام کردم و او نمی توانست کمتر اهمیت بدهد. او بذر خود را در سرتاسر چهره زیبای مادرش کاشت.