فلاویا در استخر سرد می شد ، و روزهای دیگر الکسیس زوری منحنی های داغ خود را نشان می داد و ما را اذیت می کرد. این دختر بچه احساس سرخوشی می کرد و می خواست پای خز گرسنه اش را به نمایش بگذارد و برای ما نمایش بگذارد. بعد از اینکه بدون استخر ماند ، روغن بچه را روی سر خود ریخت و با گربه برزیلی خود شروع به تفریح کرد. مجبور شدیم آن را به داخل ببریم زیرا در خارج نیز به همین ترتیب گرم می شد. و یک بار که کمی خنک شدیم ، فلاویا شروع به وزیدن 10 پوندی لوپان کرد و از او خواست تا او را تمرین دهد. روز گرمی بود ، اما هیچ جا به اندازه گربه کوچک نازش گرم نبود.