آلنا داوسون همه بزرگ شده است. آن نوزاد اکنون در دانشگاه است و داغتر از همیشه به نظر می رسد. کریس گل میخ ما به محل زندگی پدرش می رود تا "با او معاشرت کند. ”این چابا همه کارها را برای دریافت نزدیکتر به آلینا انجام خواهد داد. آلنا پس از کمی معاشقه ، کریس را به اتاق خود دعوت کرد. کریس به سرعت وارد اتاقش می شود تا یک جلسه فکری سریع انجام دهد. او آن واژن را زد تا جایی که نتوانست مقدار بیشتری از آن را بگیرد. لعنت به اون گربه کتک سکس از عقب زوری خورد !! کریس پس از متلاشی شدن آن چهره زیبا و کوچک او ، به عقب برگشت تا بازی با ورق را با پدرش ادامه دهد.