دایموند جکسون یک بانوی زیبایی است که از خروس های سکس زوری مامان بزرگ خوشت می آید و اریک اورهارد جان هیجانی است که او را صدا زد. فقط یک مشکل: اریک با خواهر دایموند ازدواج کرده است! در همان اوایل آن نوزاد می گوید که آن پسر می تواند نگاه کند اما دست نزند ، او را با لباس زیر زنانه اش اذیت می کند و چیزی جز یک پاشنه پا ، چند نایلون تیره و چند دست بند نازک نمی کند. آهنگ او به محض این که نیم نگاهی به مدرسه بزرگ اریک بیندازد ، تغییر می کند! به محض اینکه دستش به آن چاق و چاق می رسد ، باید آن را تکان دهد ، آن را غرق کند و تمام حفره هایش را با آن پر کند. یک بار اریک او را در سوراخ صورت ، چنگ انداختن و باسن کوچک محکم کرده است ، بار بزرگی به صورت او می زند. در اینجا امیدوارم آنها بتوانند یک راز نگه دارند!