دلیله با این شلوارک ریز در حالیکه آن کودک در حال شستن ماشین بود به دنبال دودی بود. الاغ بزرگش فقط داشت می چرخید و وقتی ماشین را می شست ، همه چیز صابون و آبدار بود. سپس ، سطح مخزن خود را داستانهای سکسی زوری کاملاً خیس کرد و کوزه های سرسبز و بزرگش در سراسر پیراهن منقبضش دیده می شد. وقتی شنید که 2 پسر برای تمرین او آمده اند بسیار هیجان زده شد. وقتی رسیدند ، طولی نکشید که دستگیره ای در گلو و زبانی در الاغ و توات داشت. این عمل در داخل ادامه داشت ، جایی که او بیدمشک خود را کوبید و دهانش را سوراخ کرد. او خواستار یک دستگیره در الاغش شد و آن را گرفت. الاغ و بیدمشکش را کوبید و آب میوه به سرش زد.