داینا وندتا و میک بلو در دوست داستان سکس مجبوری دختر دوست داشتنی دوست دخترم
داینا وندتا در حال برنامه ریزی برای جشن تولد دوست دخترش با دوست پسر متحدش ، میک است. در طول مدتی که آنها مشغول انجام وظایف خود هستند و چه کسی وظیفه چه کسی را بر عهده دارد ، آن نوزاد با هیجان می پرد و افراد غول پیکر او بدون کت و شلوار او سقوط می کنند! میک می گوید این پسر عصبانی نیست ، اما وقتی بلند می شود ، میله بزرگ او بیرون می آید و تنها کاری که داینا می خواهد داستان سکس مجبوری انجام دهد این است که یک نگاه دقیق تر به آن بیاندازد ... و آن را در سوراخ صورت و کوره اش قرار دهد! !! برنامه ریزی مهمانی را فراموش کنید - اکنون وقت مهمانی است !!!