دنی در حال حاضر شدن برای بیرون رفتن بود و دانیل در مدت کوتاهی دید که آن کودک در حال برنامه ریزی برای پوشیدن این چاق است و فکر کرد که بهتر است شب را در آنجا بمانم. زپلین های 36e او او را مسحور خود می کرد ، زیرا او را به صورت پاندولوس از این طرف به آن سو می چرخاند. او تصویری از آنها داشت که در حال سوار شدن بر دانگ خود بالا و پایین می پریدند و بی اختیار کنترل می کردند. او خروس خود را در سوراخ صورتش فرو برد تا گرم شود سکس کون زوری و آن را بین پستانداران کوهستانی خود دفن کرد ، وقتی که به طور کامل در بزاق پخش شد و برای برخی از لعنتی ها روغن کاری شد. دنی یک سفر جهانی به او انجام داد و موقعیت های مختلف را پشت سر گذاشت و در حالی که او مانند اطلس یا ناآرام به کره های بزرگ خود نگاه می کرد.