ویدیوی داکوتا داستان سکس زوری با خواهر دیکینگ (داکوتا ویکسین)
داکوتا پس از طوفان جدی فقط به بانک رفت تا بررسی کند که بانک او به هیچ یک از مشتریان آنها خدمات نمی دهد. عملکرد دستگاه های تهویه مطبوع از کار افتاده بود ، بنابراین بانک همه حساب ها را موقتاً متوقف کرد. داستان سکس زوری با خواهر این دختر بچه نیاز به خرید لوازم اولیه داشت تا اینکه خدمات عمومی برقرار شد و مغازه های خواربار فروشی دوباره باز شد. برونو در همان نقطه داکوتا قرار داشت و این مشکوک او را با دعوای بانک شنید تا تصمیم بگیرد بیرون از او انتظار داشته باشد. برونو هنگام خروج از بانک به او نزدیک شد اما با خصومت روبرو شد. او پیشنهاد کرد به او کمک کند و بعد از چند دقیقه نتوانست او را آرام کند و پیشنهاد او را بپذیرد. به زودی داکوتا خود را در پشت ماشین برونو در حال مکیدن آلت تناسلی و متهور شدن برای برخی از گونه ها برای جبران پس از طوفان کشف کرد.