سیندی از فخرفروشی های مداوم که متحدش او را تقریباً هر روز تحت فشار قرار می داد خسته شده بود ، به طوری که بچه تصمیم گرفت همه چیز را به دست خود بگیرد. او تلفن دوستش را از پنجه هایش بیرون کشید ، آدرس جشن را دریافت کرد و در مدت کوتاهی بعد ، مایل به عمل رسید. سیندی مامبوهای شاد خود را در جلوی در نشان داد و همین حالا به او اجازه دسترسی داده شد. به زودی به اندازه کافی ، سیندی یک سوراخ روی صورت پر از وانگ و توپ داشت. پس از لمس روی دستگیره ، سیندی شکاف کوچک و محکم خود را از زوایا sسکس زوری و موقعیت های مختلف سوراخ کرد. او سپس چهره زیبا خود را با مومیایی که از آن برای مکیدن حباب های مقعد استفاده می کرد ، درگیر کرد.