کریستی استیونز و جان استرانگ در دوست کردن کس زوری داغ همسرم
کریستی استیونز برای فروش چیزهایی به همسر متحد گرانبهاش که این مرد برای همیشه برایش نگه داشته بود ، استخدام شد ، اما او حاضر نیست با میز فوتبالی ، صفحه کلید و درام خود ترک کند. او حتی تا آنجا پیش می رود که وانمود می کند یک خریدار خارجی است که آماده است تمام هزینه اسباب بازی ها را بپردازد. وقتی کریستی متوجه می شود ، آن نوزاد به او می گوید که کردن کس زوری قرار است این موضوع را به همسرش بگوید. او از او می خواهد که این کار را نکند ، اما او می گوید که او نیاز به تعویض دارد ... مانند شلنگ غول پیکر او در سوراخ صورت خیس شده اش!