کریس برای کار برای عکاس بزرگ ، ماری ریچاردسون ، به یک عکس تخلیه شده بود. سکس زوری کارتونی دستیار او ، سارا ، او را به داخل استودیو آورد و محل نشستن را به او نشان داد. مری ، با نام مستعار ، دانا دیرموند به سر صحنه رفت و از آنچه آن بچه دید ، خوشش آمد. او شروع به گرفتن عکس از کریس کرد و سپس از او خواست پیراهنش را در بیاورد. سپس سارا به او کمک کرد تا شورتش را در آورد. او شروع به گرفتن عکس های سلب شده از او کرد و کریس توضیح داد که وزن 10 کیلویی او حتی سخت نیست. بنابراین ، دستیار او ، سارا شروع به مکیدن آلت تناسلی خود کرد. دانا نیز به همین ترتیب کمک کرد ، زیرا آنها یکی خوب بودند. همانطور که دیگری خروس و توپ های خود را می مکید. دانا به کریس گفت تا در حین عکس گرفتن دستیار خود را خراب کند. در عوض ، دانا از او دعوت کرد تا در پشتی سارا را نیز لعنتی کند. اما دانا می خواست کرفس خود را دریافت کند و گوزن او را نیز کوبید. آنها به نوبه خود شکاف های خیس خورده و احمق ها را لعنتی می کردند ، و کریس هر دو خانم را در آب میوه اش نوشید.