این ویدیو را لیس بزنید داستان کردن زوری من (دوون جیمز)
پس از دریافت برخی کوپن ها در روزنامه یکشنبه برای جیز رایگان یخ ، هیجان زده شدم. زمانی که دیوون را در بستنی فروشی دیدم ، بسیار بیشتر هیجان زده شدم. داستان کردن زوری من هنگامی که آن کودک پذیرفت که بدجنس باشد و به خانه من بازگردد ، من تقریباً هیجان زده بودم. او به پرستار خانمش زنگ زد و به محض اینکه او را با جذابیت خود جلب کردم و مدتی او را برای ریسک کردن راحت کرد ، مدتی برای خود خرید کرد. او کیسه های شیرین و شیرین عظیم خود را بیرون آورد و به من اجازه داد تا به اندازه طولانی دوست داشته باشم. او اعتراف کرد که به طور منظم به این نوع توجه نیاز دارد و من بیش از حد آماده انجام آن بودم. به او گفتم تا زمانی که به شماره 1 زنگ بزند می تواند متوقف شود. آخرین چیزی که من نیاز دارم یک مامان سلطنتی نبرد است.