کاپریس به سمت ماشینش که در یک مرکز خرید محلی پارک شده بود می رفت. من شک نکردم که او را به خاطر یک متحد شرمنده کردم و یخ را به این ترتیب شکستم. ما مدتی صحبت می کردیم و من صد تا به او دادم تا بتوانم او را به مرکز خرید ببرم و برای لباس ساقدوش عروس ذخیره کنم. ما هیچ وقت به مرکز خرید نرسیدیم ، هنگامی که او را وادار کردم تا هنگام شستشو اتوماتیک اتومبیل خود را نگه دارد. من او را مجبور کردم که دانگ من را بشناسد و حتی کمی زود آنجا را آغاز کرد و او را درگیر کرد. پس از روشن شدن این نوزاد با قرار گرفتن نازک من در سوراخ صورتش ، ما به جایی بسیار بیشتر خلوت رفتیم. پارک کردیم ، پیاده شدیم و شروع کردیم به doggystyle. بعد ، او روی خروس من پرید و سپس من پمپاژ کردم در حالی که او روی کاپوت سکس زوری خانوادگی من گذاشته بود تا زمانی که من مایل به شکستن بودم. کاپریس یکی از زیبایی های سرحال بود.