برونو برای مصاحبه با MaXine آمد. آن نوزاد به رزومه کاری او نگاه کرد و به او گفت که شغل گاییدن زوری زن بهتری را برای او پیشنهاد می کند ، اما تنها در صورتی که این آزمایش در آزمون موفق باشد. او شروع به پاره شدن و افشای بدن فوق العاده خود کرد. او شلوار خود را بیرون آورد و بسیار تحت تأثیر قرار گرفت. او مکیده بود و خروسش را پیچیده بود. او به او گفت که وقت آن است که آن را امتحان کند و سوار آن شود. او در حالی که کوزه های بزرگش می پرید ، روی خروس سوار می شد. او شکاف نازک خود را کتک زد و آب سیب در سرتاسر بچه های بزرگ خود گرفت. او قطعاً کار را به دست آورد.