برندا از لپ تاپ خود به عنوان یک دوربین فیلمبرداری زنده استفاده می کرد و در لباس طبیعت به آرامی لباس می پوشید و بزرگترین خربزه های خوشمزه و غنایم عزیز خود را نشان داد. لپ تاپ در مدتی که درون با شکاف نازش بازی می کرد خراب شد و خاموش شد. او همین الان با یک تعمیرکار کامپیوتر تماس گرفت تا بیاید و لپ تاپ را تعمیر کند. یک بار آن پسر به آنجا رسید ، او را به دفتر خود برد و در حالی که او در حال برقراری تماس تلفنی بود ، او را روی لپ تاپ کار کرد. او بار دیگر لپ تاپ را به کار انداخت و تصاویر و صحنه فیلم درون لباس طبیعی روی میز کار باقی ماند. او عکسهای برهنه از داخل را در حالی که او وارد خانه شده بود ، بررسی می کرد. او دید که او چه کار می کند و به او گفت که می تواند چیز واقعی را در اختیار داشته باشد ، زیرا او در حال گذاشتن بچه های بزرگ خود در صورتش است. او را به اتاق خوابش کشاند و در آنجا جاک او را داستان سکس زوری خواهر لرزاند. و روی اون دیک پرید او سوار آن خروس می شد در حالی که الاغ بزرگش و بچه ها به اطراف می پرید. او شیر مردانه در سراسر این جوانان بزرگ زرق و برق دار دریافت کرد.