بکی بلیتی ضعیف و ضعیف برای یک مهمانی لگد به ثمر رساند. لوي فكر كرد اين شايد شانس او باشد تا سرانجام با بكي ارتباط برقرار كند. این بچه با بازی بچه ها برای کارت آخر هفته همراه با وعده های ماساژ ، او را به محل خود بازگرداند. یک بار این مادر بور ، آرام بود و لوی جادوی خود را انجام داده بود ، این نوزاد در روحیه داشتن یک مهمانی شخصی در محل زندگی اش داستان سکس زوری گروهی بود. بکی دقیقاً وارد لباس طبیعت شد و غنیمت ضخیم و 2 خربزه عظیم طبیعی عاشقانه اش را نشان داد. لوی کبوتر به داخل رفت و ترک مرطوب او را بلعید ، زیرا او با برداشته شدن چنگالش به او لطف کرد. لوی در این مدت منتظر این زیبایی بود و مطمئن شد که از هر زاویه به آن ضربه می زند تا زمانی که بکی در تقدیر گسترده پخش شود.