آوا آدامز و جانی قلعه در سمس زوری دوستان من مامان داغ
آوا آدامز زود از سر کار برمی گردد و از اینکه متوجه می شود پسر زشت و بی دست و پا پسرش سمس زوری کار را رها کرده است تا در خانه بماند و بازی های سرگرم کننده ای را انجام دهد. آن بچه بچه او را به کار می اندازد و سپس به دنبال جسد تنبل پسرش می رود که جانی از او پشت مبل پنهان شده است. این شخص همچنین از بازی در بازی های ویدئویی صرف نظر کرد و نمی خواست او را از کار بیاندازد ، بلکه به جای این که به سن بلوغ برسد ، جوان است ، اما می خواهد پول نقد دریافت کند. آدامز او را نگه می دارد تا یکی از بازی هایش را انجام دهد: ترشی را پنهان کنید. جانی می فهمد که یکبار شورتش را پایین می کشد و شروع به مکیدن قوچ می کند! مامان خربزه های بزرگش را بیرون می آورد و به ما اجازه می دهد دوست پسرش را تا وقتی که خاله صورتی اش خیس و مایل به وانگ او است ، به ما بدهد! بازی روشن است!