اتوم در پارک بود فقط سعی می کرد کمی استراحت کند که جاش اتفاقاً در راه او برای گذراندن تنیس از کنار او عبور کرد. متأسفانه هیچ کس در زمین تنیس فقط اتومم تنها روی نیمکت نبود. خوشبختانه این بازی گرانقدر است که آن مرد با او شروع به کار کرد و فهمید که این بچه کمی ناراحت است که تمام انواع خود را در آخرین شب باشگاه صرف کرده است. جاش همین حالا به او پیشنهاد داد که وضعیت را برطرف کند و به او پیشنهاد کرد که بیاید و برای برخی از انواع غذاها با هم صحبت کند. پیش از آنکه بدانید جاش دوباره به محل کار خود بازگشته بود و برای مدتی به یاد سکس مخفی زوری می آورد که مشکلی را به خاطر خواهد آورد. و تقدیر او درست در آن wazoo کوچک زرق و برق دارش عمل کرد و او آن را دوست داشت. خوش بگذره!