اشلی آدامز و کمال او در لباس کمی برجسته ظاهر شدند. این بچه باید خودش را تحسین می کرد و سلفی می گرفت. در طول مدتی که خودش را در آینه نگاه می کرد ، داغ شد. او تصمیم گرفت مقداری روغن دریافت کند و این کار را حتی جذاب تر کند. او اسباب بازی هایش را بیرون آورد و شروع به لعنت کردن خودش کرد. آجر همه لذت ها را شنید زیرا این مرد قصد داشت آن روز را ترک کند. نگاهی به اطراف انداخت و اشلی را در تمام درخشش او دید. او تصمیم گرفت خودش کمی تفریح کند. او دست خوانده شد ، اما جایزه نهایی را دریافت کرد. اشلی آدامز سکس زوری مترو دست به دامان او شد و دیوانه شد.