آرمانی می خواست اسکیت دوچرخه سواری کند ، بنابراین ما برای او یک جفت متفاوت خریدیم. برای این مناسبت ، این نوزاد یک پیراهن کوتاه پوشیده بود که نوک سینه های سفتش را نشان می داد ، شلوارک های الاغی که بر وازو سرسبز و بزرگ او تأکید می کرد و جوراب های داغ رنگی تا زانو. یک بار که اسکیت های کامل را کشف کرد ، آنها را برای گردش در اطراف محل اقامت برد. ما با وحشت دنبال می شدیم و سکس زوری گی با هر دور که می زد الاغ عالی او را می پرستیدیم. آرمانی سرانجام در معرض الاغ قرار گرفت اما همچنان روی اسکیت خود سوار می شد. خیلی طول نکشید که ما او را پایین انداختیم و او را به اتاق خواب هدایت کردیم ، جایی که پای خز محکمش را در حالی که هنوز اسکیت های تازه اش را پوشیده بود کوبید.